قصه های شیرین جنگل 3 هتی هیس هیس ماری که دمش گره خورده بود

هتی هیس هیس داستان یه مار کوچولو خالداره که یه شب که خوابهای عجیبی دید ،تمام شب ول زد و جنبید صبح وقتی بیدار شد دید ای داد بی داد دمش گره خورده .هتی به دمش نگاه کرد و گفت حالا چیکار کنم؟ خزید و رفت تا فکری به حال خودش کنه ولی هر دفعه که دمش بین ریشه ها و شاخه ها گیر میکرد ،مجبور میشد پیچ و تاب بخوره . ری ری دوستش اونو دید و گفت: وای چه بدشانسی من هروقت دمم گره میخوره اونو میچرخونم تا باز بشه تو هم همین کارو بکن تا اینو شنید شروع کرد به چرخوندن دمش .نمیتونست فقط دمشو بچرخونه چون خودشم با اون میچرخید پس انقدر چرخید تا سرش گیج رفت . هتی به دمش نگاه کرد وگفت : وای هنوز گره داره کمی جلوتر فیل گنده رو دید اونم گفت: وقتی خرطومم گره میخوره توی علف ها ی بلند میچرخم و خرطومم رو به علفها میمالم و اونقدر عطسه میکنم تا گرهش باز بشه بعد هر دو به طرف علف ها رفتند .............. کتاب هتی هیس هیس با بیان شیرین و ساده ای که دارد می تواند در روان خوانی و روان نویسی به بچه های مقاطع اول و دوم دبستان کمک کنندتا تجربه شیرین کتاب خواندن را کسب کنند داستان شیرین ونقاشی های جذاب این کتاب کودکان پیش از دبستان را هم به این کتاب علاقمند میکند. 5جلددیگه هم داره که کافیه درقسمت جستجوی سایت " قصه های شیرین جنگل " روسرچ کنین وعناوین مختلفش رو بصورت جلدهای مجزا ببینیدو یک مجموعه 6 جلدی با جلد سخت هم داره